بیا با هم یکی باشیم

بیا با هم یکی باشیم ، نه من بی تو باشم و نه تو تنها باشی!

بیا تا عاشق هم باشیم ، تو با عشق من زندگی کن و من با عشق تو نفس میکشم

بیا برای همیشه با هم بمانیم ، با خیال تو زندگی نمیکنم ، همیشه با عشق تو عاشقترینم !

بیا با هم همصدا شویم و ترانه عشق را بخوانیم ، من برای تو میخوانم و تو برای عشقمان بخوان !

بیا تا گلهای باغ زندگی را دسته دسته بچینیم و بهم هدیه دهیم!

بیا تا سرزمین عشق را با حضورمان گلباران کنیم ، شهر عشق را ستاره باران کنیم، تو از من بگو ، تا من نیز از مهربانی های تو بگویم !

بیا با هم یکدل باشیم ، و یک نفس به عشق هم نفس بکشیم!

عشق ما پاک است ، مظهر این پاکی تویی عزیزم، عشق ما مقدس ، قبله گاه من تویی عزیزم!

بیا با هم باشیم ، با هم بمانیم و یکرنگ باشیم!

عشق من تویی، عشق تو منم ، عشق ما خداست ، پس به خدا خیلی دوستت دارم!

بیا با هم وفادار باشیم ، نه من بی وفا باشم و نه تو پر از گناه باشی!

عشق ما همیشگیست ، تویی سرچشمه این جاودانگی !

ای مهربانم برای من باش ، با من یکی باش و دوستم داشته باش زیرا که من به تو و وجود پر مهرت نیاز دارم !

احساس عاشقانه

ای عشق جاودانه ام ، تویی تنها بهانه برای زنده ماندنم !

تویی یک شعر تازه ، از یک کتاب عاشقانه ، زیباترین شعر ، قشنگترین کلام!

پس میخوانم تو را برای تو ، برای تو که برایم بهترینی عزیزم !

ای شعر عاشقانه ام ، تویی تنها کلام صادقانه که از تو میخوانم با شور و شوقی عاشقانه!

چقدر این زندگی با تو زیبا شده ، عشق با تو بی همتا شده !

هر چه از خوبیهای تو بنویسم ، هنوز چند خطی را باید آخر صفحه دفتر عشق خالی گذاشت،

 تو آنقدر خوبی که صفحات زندگی همه از مهربانی هایت پر شده !

ای عشق همیشگی ام ، با من بمان که براستی تویی همه زندگی ام!

راه نفسگیریست ، اما من جای تو نیز نفس خواهم کشید، راه دشورایست اما من جای تو نیز سختی خواهم کشید،

 تو فقط پا به پای من بیا که به آخر خط برسیم ، آخر خط این انتظار رسیدن ،

برای در آغوش کشیدن ،و بوسه زدن بر روی گونه های تو، آنگاه که دستانت در دستان من است!

این احساس من است از روزهای شیرین با تو بودن ، احساسیست جاودانه برای یک عمر دیوانه ی تو ماندن !

من که افتخار میکنم از اینکه با توام ، تو را لایق میدانم از اینکه عاشق تو ام ، تو را دوست دارم زیرا تو لایق منی ، تو فرشته ای عزیزم ،

 خدا تو را به من داده ، برای همیشه ، همیشه ماندن ، همیشه نفس کشیدن و با عشق تو مردن !

دوستت دارم ای عشق جاودانه ام!

دریای عشق

من ساحلم ، تو دریای من

من تکیه گاهت ، تو سرپناه من!

مثل یک ساحل بی قرار آمدنت در آغوشم هستم ای دریای من!

امواج خروشانت ، صدای دلنشینت ، آرام میکند مرا در این حال و هوای 

ابری و دلگرفته ام!

به وسعت آبی بیکرانت دوستت دارم ، به زلالی آبهای روانت دوستت دارم!

دریا ، یک رویای شیرین ، در کنار دریا ، یک روز دلنشنین!

من ساحلم ، تو دریای من ، تویی یک صحنه پر شور و شوق من!

دریای من به اندازه تمام مرواریدها و صدفهایی که در قلب خود جا داده ای دوستت دارم!

یک سکوت و تنها صدای دلنشین امواج تو ، چه لحظه زیباییست ، 

لحظه گوش دادن به درد دل های تو!

من ساحلی بی جانم ، به من جانی تازه بده ای دریای من !

آرزو دارم طوفانی شوی و با آن امواجت جان مرا از غم و غصه ها بشویی!

آن لحظه که تو طوفانی میشوی ، دیگر تنها نیستم ، وجود تو را حس میکنم 

در آغوشم ای دریای من !

منم همان ساحلت ، ساحلی خسته ، که به انتظار در آغوش کشیدنت 

مثل همیشه بیقرار نشسته !

وقتی غروب می آید ، من نیز به وسعت آن دل سرخ رنگت ، دلم میگیرد ، 

تو آرامی و من نیز خسته !

غروب مرا از تو دورتر میکند ، شب که میشود ، به انتظار طلوع مینشینم 

تا به آن امواج مهربانت نزدیک و نزدیکتر شوم !

من ساحلم ، تو دریای من ، همیشه با چشمهایم خیسم نگاهت میکنم ، 

چقدر تو زیبایی ای مهربان من!