در خلوتی عاشقانه با قلبم ، در همنشینی با عشق به تو می اندیشم
ای بالاتر از عشق!
لحظه ای را از روزگار خواسته ام تا با قلبم تنها باشم ، و در خلوت عشق
با تو به رویاها روم!
حتی لحظه ای که در کنارم نیستی ، در این خلوت عاشقانه در خاطر من هستی!
همه ی ثانیه های زندگی ام یاد تو در قلبم است و عشق تو سرچشمه ی
گرمای وجودم!
چشمانم را میبندم حس میکنم در کنارمی ، و در انتظار نوازش های تو مینشینم!
تو را در آسمانها میبینم ، مثل یک ستاره میدرخشی و من تو را از
پرده ی سیاه آسمان میچینم!
تو مال من میشوی و قلبم با حضور تو درخشان و آسمان بی تو تیره و تار!
صدای سکوت در این خلوت عاشقانه با حضور عشق چه زیبا شده، عشق من ،
یاد تو در قلبم تبدیل به انتظار و بی قراری شده!
انتظار برای حضور تو در خانه ی عشق و گویا باز یک شب پر از آرامش!
شبی پر از آرامش با نوازش های عشق ، لبهایم تشنه نیست تو تنها سخن بگو
از عشق!
حالا که در کنارم نیستی و در قلبم نشستی ، پنجره ی قلبم را رو به دشت
عاشقان باز میکنم و با تو فریاد میزنم ، فریاد عشق، و باز مینشینم
به انتظارت در خلوت عشق!